زهرا ناززهرا ناز، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره
امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 9 سال و 1 روز سن داره

دختر دردانه ی من...

صدای لالایی میاد ، گوشه کنار شهرمون ...

گل شیرین زبانم اصغر من ، مه هفت آسمان تاج سر من     تو ای گل غنچه باغ شهادت ، گلویت بوسه گاه باور من         دختر عزیزم امسال سومین سالیه که خدا تو رو برکت زندگیمون قرار داد و  محرم دو سال قبل تازه چند روز بود که توی دل مامانی بودی و نذر کرده بودیم که صحیح و سالم دنیا بیایی و تو رو به مراسم شیر خوارهها ببریم ، پارسال به حرم حضرت معصومه رفتیم و ... امسال به همراه عمه جون به مصلای ساری مراسم رفتیم و وقتی بچه ها رو دیدی ذوق زده شدی و تند تند راه می رفتی ما هم به دنبالت ، آخه خیلی شیطون بلا شدی عشق مامان   اینجا هم وقتی بهت گفتم نی نی خوابه دستت ...
22 آبان 1392

عید غدیر با دخترک شیرینم

  صبح روز عید غدیر به ساری رفتیم چون مادرجون و خاله ها و مادر بزرگ بابایی همه سید هستند و ما این روز عزیز مهمون همه این بزرگوار ها شدیم و به تبرک از دستشون عیدی گرفتیم ...   من و بابایی رفتیم واسه مادر جون شیرینی بخریم که خانوم خانوما با دیدن کیک و شمع های شیرینی سرا  به وجد اومدی و کیک می خواستی ما هم اطاعت امر کردیم و...   دختر نازم با شادی تو ، ما شاد شادیم       دختر عزیزم عیدهامون با تو رنگ و بوی دیگه ای داره     عیدت مباااااااااااااااااااااااااااااارک   اینم هنر نمایی انگشتات اینم عیدیای دخترم     ...
4 آبان 1392
1